گذشتهی ساده:
boomedشکل سوم:
boomedسومشخص مفرد:
boomsوجه وصفی حال:
boomingشکل جمع:
boomsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کامیابی و ناکامی، رونق و کسادی، رونق و ورشکستگی، موفقیت و شکست، رونق و رکود (وضعیتی که در آن یک اقتصاد یا کسبوکار بهطور منظم دورههای افزایش فعالیت و موفقیت و پس از آن دورههای شکست را پشت سر میگذارد)
(امریکا - عامیانه) با سرعت و قاطعیت عمل کردن (به ویژه در تنبیه یا انتقاد یا حمله کردن)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «boom» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/boom