۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Thrive

θraɪv θraɪv

گذشته‌ی ساده:

throve

شکل سوم:

thriven

سوم‌شخص مفرد:

thrives

وجه وصفی حال:

thriving

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive C1

پیشرفت کردن، رونق یافتن، کامیاب شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The country's economy is thriving.

اقتصاد کشور درحال شکوفایی است.

His business is thriving.

کاسبی او گرفته است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Goats thrive in mountainous areas.

بز در جاهای کوهستانی خوب پرورش می‌یابد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thrive

  1. verb do well
    Synonyms:
    succeed flourish prosper advance develop grow shine bloom rise progress increase boom get ahead get on arrive bear fruit score make a go get there turn out well radiate batten wax burgeon mushroom get places get fat blossom shoot up
    Antonyms:
    fail decline lose languish

سوال‌های رایج thrive

گذشته‌ی ساده thrive چی میشه؟

گذشته‌ی ساده thrive در زبان انگلیسی throve است.

شکل سوم thrive چی میشه؟

شکل سوم thrive در زبان انگلیسی thriven است.

وجه وصفی حال thrive چی میشه؟

وجه وصفی حال thrive در زبان انگلیسی thriving است.

سوم‌شخص مفرد thrive چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد thrive در زبان انگلیسی thrives است.

ارجاع به لغت thrive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thrive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thrive

لغات نزدیک thrive

پیشنهاد بهبود معانی