گذشتهی ساده:
got onشکل سوم:
gotten onسومشخص مفرد:
gets onوجه وصفی حال:
getting onانگلیسی بریتانیایی تفاهم داشتن، کنار آمدن، رابطهی خوب داشتن
در انگلیسی آمریکایی و بریتانیایی از get along استفاده میشود.
I don’t get on with my neighbor because of his loud music.
بهخاطر موسیقی بلند همسایهام، با او رابطهی خوبی ندارم.
They seem to get on well despite their differences.
به نظر میرسد با وجود تفاوتها، با هم تفاهم دارند.
انگلیسی بریتانیایی پیش رفتن، از پس کاری برآمدن، ادامه دادن، انجام دادن، جلو رفتن
در انگلیسی آمریکایی و بریتانیایی از get along استفاده میشود.
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Just get on with your work and stop complaining.
فقط کارت را ادامه بده و دیگه غر نزن.
I wonder how she's getting on without her family.
نمیدانم بدون خانوادهاش چطور پیش میرود.
انگلیسی بریتانیایی ادامه دادن، برگشتن به کار، مشغول کاری شدن
Let me make a call, then I’ll get on with cooking.
بگذار تماسی بگیرم، سپس آشپزی را ادامه میدهم.
Stop chatting and get on with your homework.
صحبت کردن را تمام کن و مشغول به انجام تکالیفت شو.
سوار شدن، داخل شدن، وارد شدن (وسایل نقلیه)
They got on quickly and found seats at the back of the bus.
آنها سریع سوار شدند و در قسمت عقب اتوبوس جا پیدا کردند.
He got on his moped.
سوار موتورش شد.
پیر شدن، سالخورده شدن
در انگلیسی آمریکایی از be getting up there استفاده میشود.
Even though he's getting on, he still works full time.
با اینکه دارد پیر میشود، هنوز تمام وقت کار میکند.
I’m getting on a bit. I don’t have the energy I used to.
کمی دارم سالخورده میشوم؛ مثل قبل انرژی ندارم.
He is getting on in years.
دارد شکسته میشود.
انگلیسی بریتانیایی دیر شدن
I didn’t realize how much time had got on until I looked at my watch.
نفهمیدم چقدر زمان گذشته تا اینکه به ساعتم نگاه کردم.
It was getting on, so we decided to call it a day.
داشت دیر میشد، برای همین تصمیم گرفتیم کار را تمام کنیم.
نزدیک شدن
سوار قطار شدن
سوار هواپیما شدن
get on (or off) someone's case
(عامیانه) در کار دیگری دخالت کردن (یا نکردن)
(عامیانه) اعصاب کسی را خراب کردن
گذشتهی ساده get on در زبان انگلیسی got on است.
شکل سوم get on در زبان انگلیسی gotten on است.
وجه وصفی حال get on در زبان انگلیسی getting on است.
سومشخص مفرد get on در زبان انگلیسی gets on است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «get on» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get on