شروع خوبی داشتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The project got off to a good start with everyone contributing.
پروژه با مشارکت همه شروع خوبی داشت.
We got off to a good start in the game, scoring two goals quickly.
ما در بازی شروع خوبی داشتیم و به سرعت دو گل زدیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «get off to a good start» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get-off-to-a-good-start