امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Draw On

    American: ˈdrɒˈɑːn British: drɔːɒn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    phrasal verb
    نزدیک شدن (به)، باعث شدن، متصل شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد draw on

    1. verb use to advantage
      Synonyms:
      effect employ exploit extract fall back on have recourse to make use of rely on require take from
    1. phrasal verb Advance, continue; to move or pass slowly or continuously
    1. phrasal verb Approach, come nearer as under a pulling force.

    ارجاع به لغت draw on

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «draw on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/draw on

    لغات نزدیک draw on

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return