فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Draw Off

American: ˈdrɒˈɒf British: drɔːɒf

شکل سوم:

drew off

سوم‌شخص مفرد:

drawn off

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

کاستن، کم کردن، جدا کردن، مجزا کردن، دور کردن، بیرون کشیدن، خارج کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He used a sponge to draw off excess water from the surface.

او برای کاستن آب اضافی سطح از اسفنج استفاده کرد.

He tried to draw off attention from his mistakes by making a joke.

او تلاش می‌کرد که با شوخی توجه را از اشتباهات خود دور کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

After the procedure, the nurse will carefully draw the blood off from the sample vial.

پس‌از این فرایند، پرستار خون را بادقت را از لوله‌ی نمونه خارج خواهد کرد.

The artist decided to draw off some ideas from nature for her new painting.

این هنرمند تصمیم گرفت که برای نقاشی جدید خود ایده‌هایی را از طبیعت بیرون بکشد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد draw off

  1. phrasal verb to remove a small amount of liquid from a larger amount, especially by allowing it to flow through a pipe

ارجاع به لغت draw off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «draw off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/draw-off

لغات نزدیک draw off

پیشنهاد بهبود معانی