گذشتهی ساده:
employedشکل سوم:
employedسومشخص مفرد:
employsوجه وصفی حال:
employingشکل جمع:
employsاستفاده کردن، به کار گماشتن، استخدام کردن، مشغول کردن، به کار گرفتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
He is employed by the government.
او در استخدام دولت است.
activities in which the capacities and talents of the student might best be employed
فعالیتهایی که در آن استعدادها و علایق دانشجو به بهترین وجه به کار گرفته میشوند
to employ iron girders in building construction
به کار بردن تیرآهن در ساختن بنا
to employ questionable methods in business
در بازرگانی از روشهای انتقادپذیر استفاده کردن
This factory will employ one thousand new workers.
این کارخانه هزار کارگر جدید خواهد گرفت.
to employ oneself in study
خود را به مطالعه مشغول کردن
استخدام، به کار گماری، گمارش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She is in the employ of a private company.
او در استخدام یک شرکت خصوصی است.
شغل، اشتغال
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «employ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/employ