زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Emplacement

ɪmˈpleɪsmənt ɪmˈpleɪsmənt ɪmˈpleɪsmənt

شکل جمع:

emplacements

معنی emplacement | جمله با emplacement

noun

تعیین جا، تعیین محل، جا، محل نصب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

the emplacement of iron girders on the four corners of the building

جادادن تیرهای آهنی در چهار گوشه‌ی ساختمان

four hidden gun emplacements

چهار توپگاه مخفی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد emplacement

  1. noun the place where a person or thing is located
    Synonyms:
    location position situation place site placement positioning locating locus

سوال‌های رایج emplacement

شکل جمع emplacement چی میشه؟

شکل جمع emplacement در زبان انگلیسی emplacements است.

ارجاع به لغت emplacement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emplacement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emplacement

لغات نزدیک emplacement

پیشنهاد بهبود معانی