شکل جمع:
emplacementsتعیین جا، تعیین محل، جا، محل نصب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the emplacement of iron girders on the four corners of the building
جادادن تیرهای آهنی در چهار گوشهی ساختمان
four hidden gun emplacements
چهار توپگاه مخفی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «emplacement» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emplacement