شکل جمع:
lociجا، محل، جایگاه، مکان، منبع، مرکز فعالیت
This park serves as the locus for community gatherings.
این پارک بهعنوان محلی برای تجمعات اجتماعی عمل میکند.
The locus of innovation in technology is often found in Silicon Valley.
منبع نوآوری در فناوری اغلب در درهی سیلیکون (منطقهای در سانفرانسیسکو) یافت میشود.
هندسه مکان هندسی (به مجموعه نقاطی گویند که دارای خصوصیت مشترکی باشند.)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The locus of all points equidistant from a center forms a perfect circle.
مکان هندسی تمام نقاطی که از یک مرکز فاصله دارند، یک دایرهی کامل را تشکیل میدهند.
Understanding the locus of a function is crucial for analyzing its behavior.
درک مکان هندسی یک تابع برای تجزیه و تحلیل رفتار آن بسیار مهم است.
زیستشناسی جایگاه کروموزومی، لوکوس (بخشی خاص از یک ژن یا توالی دیانای در کروموزوم است.)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
The scientist identified the locus responsible for the inherited trait.
این دانشمند جایگاه کروموزومی مسئول این صفت ارثی را شناسایی کرد.
Each gene has a specific locus on the chromosome.
هر ژن دارای یک جایگاه کروموزومی خاص در کروموزوم است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «locus» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/locus