گذشتهی ساده:
signed onشکل سوم:
signed onسومشخص مفرد:
signs onوجه وصفی حال:
signing onدر انگلیسی بریتانیایی معنای دوم بهجای sign on از sign up استفاده میشود.
انگلیسی بریتانیایی (برای دریافت بیمهی بیکاری) درخواست دادن
It's important to sign on promptly to avoid delays in receiving your benefits.
برای جلوگیری از تأخیر در دریافت مزایای خود، مهم است که فوراً درخواست دهید.
I need to sign on at the local office to apply for unemployment benefits.
برای دریافت مزایای بیکاری باید در دفتر محلی درخواست بدم.
انگلیسی آمریکایی نامنویسی کردن، ثبتنام کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She decided to sign on for the charity event this weekend.
او تصمیم گرفت در رویداد خیریهی این آخرهفته ثبتنام کند.
Many students chose to sign on to the volunteer program.
بسیاری از دانشآموزان تصمیم گرفتند که در برنامهی داوطلبانه نامنویسی کنند.
انگلیسی بریتانیایی قرارداد بستن، قرارداد امضا کردن
It’s important to read the terms before you sign on for any contract.
خواندن شرایط قبلاز امضای هر قرارداد مهم است.
After careful consideration, they chose to sign on with the nonprofit organization.
پساز بررسی دقیق، آنها تصمیم گرفتند با سازمان غیرانتفاعی قرارداد ببندند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sign on» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sign-on