گذشتهی ساده:
enlistedشکل سوم:
enlistedسومشخص مفرد:
enlistsوجه وصفی حال:
enlistingبرای سربازی گرفتن، نامنویسی کردن، کمک طلب کردن از، در فهرست نوشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is going to enlist in the navy.
او در نیروی دریایی خدمت نظام خود را انجام خواهد داد.
When are you going to enlist?
کی به خدمت (نظام) خواهی رفت؟
He enlisted the help of several experts.
او کمک چندین کارشناس را جلب کرد.
I wish to enlist you in a good cause.
میخواهم شما را به امر خیری دعوت کنم.
I enlisted my sister Pari to help me clean the house.
به خواهرم پری قبولاندم که مرا در تمیز کردن خانه یاری دهد.
They enlisted in the argument raging between science and theology.
آنان در مباحثی که با شور و هیجان دربارهی علوم و الهیات جریان داشت، شرکت کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «enlist» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/enlist