آخرین به‌روزرسانی:

Attract

əˈtrækt əˈtrækt

گذشته‌ی ساده:

attracted

شکل سوم:

attracted

سوم‌شخص مفرد:

attracts

وجه وصفی حال:

attracting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive B1

جلب کردن، جذب کردن، مجذوب ساختن، شیفتن، به خود کشیدن، گرایش داشتن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He is attracted by money.

او به پول گرایش دارد.

A magnet attracts iron.

آهنربا آهن را جذب می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Sherry's smile attracted Manoochehr.

لبخند شری منوچهر را مجذوب کرد.

Light attracts moths.

نور پروانه را به سوی خود می‌کشد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد attract

  1. verb draw attention
    Synonyms:
    draw pull bring charm interest engage appeal to invite tempt grab lure seduce entice solicit induce beckon captivate fascinate allure intrigue enchant bewitch beguile enthral magnetize wile court endear vamp bait drag score turn on wow kill slay send knock out sweep off one’s feet exert influence steer mousetrap rope in suck in come on go over big make a hit with knock dead give the come-on freak out
    Antonyms:
    repel repulse

لغات هم‌خانواده attract

  • verb - transitive
    attract

سوال‌های رایج attract

گذشته‌ی ساده attract چی میشه؟

گذشته‌ی ساده attract در زبان انگلیسی attracted است.

شکل سوم attract چی میشه؟

شکل سوم attract در زبان انگلیسی attracted است.

وجه وصفی حال attract چی میشه؟

وجه وصفی حال attract در زبان انگلیسی attracting است.

سوم‌شخص مفرد attract چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد attract در زبان انگلیسی attracts است.

ارجاع به لغت attract

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «attract» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/attract

لغات نزدیک attract

پیشنهاد بهبود معانی