فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Endear

ɪnˈdɪr ɪnˈdɪə

گذشته‌ی ساده:

endeared

شکل سوم:

endeared

سوم‌شخص مفرد:

endears

وجه وصفی حال:

endearing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

گران کردن، عزیز کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

to endear oneself by acts of generosity

با کارهای سخاوت‌آمیز خود را عزیز کردن

Mansureh tried to endear herself to her mother-in-law.

منصوره کوشید خود را پیش مادرشوهرش عزیز کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد endear

  1. verb attract attention
    Synonyms:
    win engage charm captivate attach bind value treasure cherish prize
    Antonyms:
    repulse disenchant

ارجاع به لغت endear

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «endear» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/endear

لغات نزدیک endear

پیشنهاد بهبود معانی