گذشتهی ساده:
endearedشکل سوم:
endearedسومشخص مفرد:
endearsمحبوبکننده، عزیزکننده، دوستداشتنیکننده
Her endearing qualities.
صفاتی که او را عزیز میکند.
an endearing smile
لبخند دوستداشتنی
محبتآمیز، مهربان، مهربانانه، از روی دوستی و محبت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the endearing words of the nurse to the dying patient
سخنان محبتآمیز پرستار به بیمار در حال مرگ
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «endearing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/endearing