شکل جمع:
endeavorsحالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی endeavour است.
تلاش، کوشش، سعی، جد و جهد
a history of scientific endeavors in the last two centuries
تاریخ تلاشهای علمی در دو سدهی اخیر
His endeavors were successful.
کوششهای او ثمربخش بود.
تلاش کردن، کوشیدن، سر و دست شکسن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She walked up and down the hall, endeavoring to calm herself.
این طرف و آن طرف سالن راه میرفت و میکوشید خود را آرام کند.
He was endeavoring both to study and to earn a living.
تلاش میکرد هم درس بخواند و هم امرار معاش کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «endeavor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/endeavor