جستوجو کردن، جوییدن، پوییدن، طلب کردن، خواستار بودن، در پی چیزی بودن، به دنبال چیزی بودن (معمولاً چیزی غیرفیزیکی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
We all seek success and happiness.
همهی ما در پی کامیابی و شادکامی هستیم.
He seeks perfection.
او طالب کمال است.
He seeks your daughter's hand.
او خواستگار دختر تو است.
at the end, he who seeks shall find
عاقبت جوینده یابنده بود
a missile that can seek and destroy enemy planes with accuracy
موشکی که میتواند هواپیماهای دشمن را بادقت بجوید و نابود کند
تقاضا کردن، درخواست کردن، طلب کردن، جویا شدن (توصیه، کمک، اجازه و...)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He sought the king's permission.
او از شاه اجازه میخواست.
We are seeking your approval for the new design.
ما خواستار تأیید شما برای طراحی جدید هستیم.
to seek the answer to a question
جواب پرسشی را خواستار شدن
تلاش کردن، کوشیدن، سعی کردن
He seeks to reconcile the two brothers.
او سعی میکند آن دو برادر را آشتی بدهد.
He seeks to keep his wife contented.
او میکوشد زنش را راضی نگه دارد.
پناه بردن، روی آوردن، متوسل شدن، رجوع کردن، دست به دامن کسی شدن
Afternoons, everyone seeks the shade.
بعدازظهرها همه به سایه پناه میبرند.
Desperate, they sought the aid of a fortune teller.
از روی ناچاری، آنها دست به دامن فالگیر شدند.
to seek the mountains for peace
برای آرامش به کوه پناه بردن
(ارتش) جوییدن و نابود کردن، جست و نابود کردن
دنبال پولدار شدن بودن
کینهتوزی کردن،دنبال انتقام بودن
(به محلی) پناه بردن، برای بست نشستن یا تحصن (در محلی) اقدام کردن، درخواست تحصن کردن
درخواست پناهندگی سیاسی کردن
درخواست اجازه کردن، اجازه خواستن
عاقبت جوینده یابنده بود
ask and it shall be given to you; seek and you shall find
بخواه تا به تو داده شود؛ جستجو کن تا بیابی.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «seek» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seek