آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۰ مرداد ۱۴۰۴

    Scout

    skaʊt skaʊt

    گذشته‌ی ساده:

    scouted

    شکل سوم:

    scouted

    سوم‌شخص مفرد:

    scouts

    وجه وصفی حال:

    scouting

    شکل جمع:

    scouts

    معنی scout | جمله با scout

    noun countable

    دیده‌بان، پیشاهنگ، شناسایی‌کننده، مأمور شناسایی

    Military scouts play a crucial role in gathering tactical intelligence.

    مأموران شناسایی نظامی، نقش حیاتی‌ای در جمع‌آوری اطلاعات تاکتیکی ایفا می‌کنند.

    The scout observed enemy movements from a hidden location.

    دیده‌بان از مکانی مخفی حرکات دشمن را زیر نظر داشت.

    noun countable

    استعدادیاب، مسئول جذب استعداد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    Robert is a football scout.

    روبرت مأمور شناسایی و استخدام فوتبالیست‌ها است.

    The company hired a special scout to find creative young designers.

    شرکت، مسئول جذب استعداد ویژه‌ای برای یافتن طراحان خلاق جوان استخدام کرد.

    verb - intransitive verb - transitive

    جست‌وجو کردن، سر زدن، دنبال چیزی گشتن، شناسایی کردن

    He sent a rider ahead to scout the area.

    سواری را جلو فرستاد تا آن ناحیه را دیده‌وری کند.

    The producer is scouting locations for his next film.

    تهیه‌کننده درحال مکان‌یابی برای فیلم بعدی‌اش است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to scout around for firewood

    دنبال هیزم گشتن

    noun plural

    انگلیسی بریتانیایی گروه پیشاهنگان، کانون پیشاهنگان، سازمان پیشاهنگی

    She earned several badges during her time in the Scouts.

    او در دوران عضویتش در سازمان پیشاهنگی چندین نشان دریافت کرد.

    The local Scouts went camping in the mountains last weekend.

    گروه پیشاهنگان محلی آخر هفته‌ی گذشته به کوه‌نوردی رفتند.

    noun countable

    پیشاهنگ

    A group of Scouts gathered around the campfire and sang songs.

    گروهی از پیشاهنگان دور آتش اردو جمع شدند و آواز خواندند.

    The new Scout was excited to receive his first badge.

    پیشاهنگ جدید برای دریافت اولین نشانش هیجان‌زده بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد scout

    1. noun person who is searching, investigating
      Synonyms:
      detective spy guard runner explorer adventurer patrol pioneer advance vanguard escort recruiter sleuth spotter lookout outrider precursor picket outpost reconnoiterer
      Antonyms:
      target
    1. verb investigate, check out
      Synonyms:
      search look for examine check out explore observe inspect watch probe seek spot survey spy track down case have a look-see ferret hunt set eyes on take in reconnoiter run reconnaissance stake out rustle up
      Antonyms:
      ignore overlook shun

    سوال‌های رایج scout

    گذشته‌ی ساده scout چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده scout در زبان انگلیسی scouted است.

    شکل سوم scout چی میشه؟

    شکل سوم scout در زبان انگلیسی scouted است.

    شکل جمع scout چی میشه؟

    شکل جمع scout در زبان انگلیسی scouts است.

    وجه وصفی حال scout چی میشه؟

    وجه وصفی حال scout در زبان انگلیسی scouting است.

    سوم‌شخص مفرد scout چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد scout در زبان انگلیسی scouts است.

    ارجاع به لغت scout

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scout

    لغات نزدیک scout

    • - scouring rush
    • - scourings
    • - scout
    • - scout car
    • - scoutcraft
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.