فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Rustle Up

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
با تکاپو گردآوری کردن، با جست‌وجو سد جوع کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rustle up

  1. verb provide
    Synonyms:
    give supply make produce furnish prepare present cater arrange serve render accommodate get ready ready assemble put together bring hand over take care of indulge cook turn out scrape up

ارجاع به لغت rustle up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rustle up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rustle-up

لغات نزدیک rustle up

پیشنهاد بهبود معانی