گذشتهی ساده:
cookedشکل سوم:
cookedسومشخص مفرد:
cooksوجه وصفی حال:
cookingشکل جمع:
cooksتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(عامیانه) از خود درآوردن، اختراع کردن
(خوراک) زودپز
(خوراک) دیرپز
too many cooks spoil the broth
ماما که دو تا شد سر بچه کج درمیآید، آشپز که دو تا شد آش یا شور میشود یا بینمک
آشپز که دو تا شد آش شور میشود
(امریکا- عامیانه) خبر تازه چیست؟، تازه چیه؟
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cook» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cook