آخرین به‌روزرسانی:

Overcooked

سوم‌شخص مفرد:

overcooks

وجه وصفی حال:

overcooking

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

بیش‌ازحد پخته‌شده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

overcooked steak

استیک بیش‌ازحد پخته‌شده

the overcooked spinach

اسفناج بیش از حد پخته شده

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده overcooked

ارجاع به لغت overcooked

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overcooked» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overcooked

لغات نزدیک overcooked

پیشنهاد بهبود معانی