آخرین به‌روزرسانی:

Overcook

ˌoʊvɚˈkʊk ˌəʊvəˈkʊk

گذشته‌ی ساده:

overcooked

شکل سوم:

overcooked

سوم‌شخص مفرد:

overcooks

وجه وصفی حال:

overcooking

توضیحات:

از این فعل اغلب در حالت passive استفاده می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

(نزدیک به سوختن) پختن بیش‌از حد غذا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The chicken was overcooked and dry.

مرغ بیش‌ازحد پخته شده بود و خشک بود.

Be careful not to overcook the pasta.

مراقب باش که پاستا بیش‌ازحد پخته نشود.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده overcook

  • verb - transitive
    cook, overcook

سوال‌های رایج overcook

گذشته‌ی ساده overcook چی میشه؟

گذشته‌ی ساده overcook در زبان انگلیسی overcooked است.

شکل سوم overcook چی میشه؟

شکل سوم overcook در زبان انگلیسی overcooked است.

وجه وصفی حال overcook چی میشه؟

وجه وصفی حال overcook در زبان انگلیسی overcooking است.

سوم‌شخص مفرد overcook چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد overcook در زبان انگلیسی overcooks است.

ارجاع به لغت overcook

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overcook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overcook

لغات نزدیک overcook

پیشنهاد بهبود معانی