با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Overconfidence

American: ˌoʊvəˈkɒnfɪdəns British: ˌəʊvəˈkɒnfɪdəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
اطمینان بیش‌از‌حد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overconfidence

  1. noun Total certainty or greater certainty than circumstances warrant
    Synonyms: certitude, cocksureness
  2. noun The state or quality of being impudent or arrogantly self-confident
    Synonyms: assumption, audaciousness, audacity, boldness, brashness, brazenness, cheek, cheekiness, chutzpah, discourtesy, disrespect, effrontery, face, familiarity, forwardness, gall, impertinence, impudence, impudency, incivility, insolence, nerve, nerviness, pertness, presumptuousness, pushiness, rudeness, sassiness, sauciness, brass, crust, sauce, uppishness, uppityness

ارجاع به لغت overconfidence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overconfidence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overconfidence

لغات نزدیک overconfidence

پیشنهاد بهبود معانی