فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Forwardness
ˈfɔːrwərdnəs
ˈfɔːwədnəs
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
خیره‌سری، گستاخی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I hope that my forwardness hasn't offended you.
امیدوارم که گستاخی من شما را نرنجانده باشد.
He sent her a message the next day to apologize for his forwardness.
روز بعد پیامی برای او فرستاد تا به‌خاطر خیره‌سری‌اش عذرخواهی کند.
مترادف و متضاد forwardness
-
noun boldnessSynonyms:rudeness impertinence bumptiousness presumptuousness
ارجاع به لغت forwardness
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «forwardness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/forwardness
لغات نزدیک forwardness
- - forwarding agent
- - forwardly
- - forwardness
- - forwards
- - forwent