فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Overconfident

American: ˌoʊvəˈkɒnfɪdənt British: ˌəʊvəˈkɒnfɪdənt

معنی و نمونه‌جمله

adjective

غره، دارای اعتماد‌به‌نفس بی‌جهت، باد سر، خود خرسند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Don't become overconfident about the might of your muscles...

مشو غره به زور و بازوی خویش ...

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overconfident

  1. adjective overly sure of oneself
    Synonyms:
    cocky rash reckless presumptuous impudent brash pushy careless self-assertive heedless foolhardy cocksure overweening presuming hubristic heading for a fall
    Antonyms:
    cautious pessimistic

ارجاع به لغت overconfident

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overconfident» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overconfident

لغات نزدیک overconfident

پیشنهاد بهبود معانی