با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Reckless

ˈrekləs ˈrekləs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more reckless
  • صفت عالی:

    most reckless

معنی و نمونه‌جمله

adjective C2
بی‌پروا، بی‌باک، بی‌ملاحظه، بی‌اعتنا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a reckless driver
- راننده‌ی بی‌دقت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reckless

  1. adjective irresponsible in thought, deed
    Synonyms: adventuresome, adventurous, any which way, audacious, brash, breakneck, carefree, careless, daredevil, daring, desperate, devil-may-care, fast and loose, feckless, foolhardy, harebrained, hasty, headlong, heedless, helter-skelter, hopeless, hotheaded, ill-advised, imprudent, inattentive, incautious, inconsiderate, indiscreet, kooky, madcap, mindless, negligent, overventuresome, playing with fire, precipitate, rash, regardless, temerarious, thoughtless, uncareful, venturesome, venturous, wild
    Antonyms: careful, cautious, responsible, wary

ارجاع به لغت reckless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reckless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reckless

لغات نزدیک reckless

پیشنهاد بهبود معانی