امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Adventurous

ədˈventʃrəs ədˈventʃrəs ədˈventʃrəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more adventurous
  • صفت عالی:

    most adventurous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
پر‌سرگذشت، پرماجرا، ماجراجو، پرحادثه، دلیر، مخاطره‌طلب، حادثه‌جو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- We decided to be adventurous and visit the smugglers' district on foot.
- تصمیم گرفتیم ماجراجویی کنیم و پیاده از محله‌ی قاچاقچیان دیدن کنیم.
- She is an adventurous traveler, always seeking out new and exciting destinations.
- او گردشگری ماجراجو است و همیشه به دنبال مقاصد جدید و مهیج است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adventurous

  1. adjective daring, risk-taking
    Synonyms:
    adventuresome audacious bold brave courageous dangerous daredevil enterprising foolhardy hazardous headstrong intrepid rash reckless risky temerarious venturesome venturous
    Antonyms:
    careful cautious prudent unadventurous

ارجاع به لغت adventurous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adventurous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adventurous

لغات نزدیک adventurous

پیشنهاد بهبود معانی