امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hazardous

ˈhæzərdəs ˈhæzədəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more hazardous
  • صفت عالی:

    most hazardous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
پرخطر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- Cigarette smoking can be hazardous to your health.
- سیگار کشیدن می‌تواند برای تندرستی شما مضر باشد.
- a hazardous patrol duty through mine fields
- مأموریت گشتی خطرناک از میان زمین‌های مین‌گذاری‌شده
- a hazardous journey
- سفر پرمخاطره
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hazardous

  1. adjective dangerous, unpredictable
    Synonyms: chancy, dicey, difficult, hairy, haphazard, hot, insecure, parlous, perilous, precarious, risky, touchy, uncertain, unhealthy, unsafe, unsound, venturesome, wicked
    Antonyms: certain, guarded, predictable, protected, safe, secure

ارجاع به لغت hazardous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hazardous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hazardous

لغات نزدیک hazardous

پیشنهاد بهبود معانی