آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Insecure

ˌɪnsəˈkjʊr ˌɪnsɪˈkjʊə

معنی insecure | جمله با insecure

adjective C1

ناامن، غیرمحفوظ، بدون ایمنی، غیرمطمئن، نامعین، غیرقطعی، سست، بی‌اعتبار، متزلزل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

to live in insecurity

در ناامنی زندگی کردن

an insecure investment

سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The door's hinge has become insecure.

لولای در شل شده است.

the insecure political situation

وضع متزلزل سیاسی

an insecure job

شغل ناایمن

She feels insecure about her marriage.

او درباره‌ی ازدواجش نگران است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد insecure

  1. adjective uncertain, worried
    Synonyms:

ارجاع به لغت insecure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insecure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/insecure

لغات نزدیک insecure

پیشنهاد بهبود معانی