صفت تفضیلی:
more unreliableصفت عالی:
most unreliableغیرقابلاعتماد، اتکاناپذیر، نامطمئن، غیرقابلاطمینان، نامعتبر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Don't travel with an unreliable driver.
با رانندهی غیرقابلاطمینان سفر نکن.
The witness was deemed unreliable by the jury.
شاهد توسط هیئت داوران غیرقابلاعتماد قلمداد شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unreliable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unreliable