صفت تفضیلی:
more treacherousصفت عالی:
most treacherousدشوار، پرخطر، مخاطرهآمیز، خطرناک (بهخاطر آبوهوای بد)
The weather conditions turned treacherous, forcing the rescue team to postpone the operation.
شرایط جوی مخاطرهآمیز شد و تیم نجات مجبور شد عملیات را به تعویق بیندازد.
The icy roads were treacherous for pedestrians, and many slipped.
جادههای یخی برای پیادهروها دشوار بود و بسیاری سر خوردند.
The mountain trail became treacherous after the rain, with slippery rocks.
مسیر کوهستانی پساز باران خطرناک شد و سنگهای لغزنده داشت.
خیانتکار، خائن، فریبکار، دورو، حیلهگر، بیوفا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The treacherous politician betrayed his people for personal gain.
سیاستمدار حیلهگر به مردم خود خیانت کرد تا از منافع شخصی بهره ببرد.
The treacherous employee sold company secrets to the competitor.
کارمند خیانتکار اسرار شرکت را به رقیب فروخت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «treacherous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/treacherous