فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Trawler

ˈtrɒːlər ˈtrɔːlə

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

گوفه کِش، کشتی ماهیگیری، قایق ماهیگیری، کرجی ماهیگیری (با تور کیسه‌ای)

The trawler sailed out to sea in search of fresh catch.

گوفه‌کش در جستجوی صید تازه به دریا رفت.

A group of fishermen unloaded their haul from the trawler onto the dock.

گروهی از ماهیگیران محموله‌های خود را از کرجی ماهیگیری بر روی اسکله خالی کردند.

noun countable

ماهیگیر (با تور کیسه‌ای)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The experienced trawler knew exactly where to find the best fishing spots.

ماهیگیر باتجربه دقیقاً می‌دانست که بهترین نقاط ماهیگیری را کجا پیدا کند.

As a commercial trawler, he spent most of his days out at sea searching for fish.

او به‌عنوان یک ماهیگیر بازرگان، بیشتر روزهای خود را در دریا به جستجوی ماهی می‌گذراند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trawler

  1. noun a fishing boat that uses a trawl net or dragnet to catch fish
    Synonyms:
    dragger

ارجاع به لغت trawler

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trawler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trawler

لغات نزدیک trawler

پیشنهاد بهبود معانی