فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Trawl

trɒːl trɔːl

معنی

noun verb - transitive adverb

کشیدن، با تور کیسه‌ای ماهی گرفتن، دام یا تور، کیسه‌ای که در ته دریا کشیده می‌شود، بند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trawl

  1. noun a conical fishnet dragged through the water at great depths
    Synonyms:
    dragnet trawl net
  1. noun a long fishing line with many shorter lines and hooks attached to it (usually suspended between buoys)
    Synonyms:
    trawl line trotline setline spiller
  1. verb
    Synonyms:
    drag fish troll net line seine

ارجاع به لغت trawl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trawl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trawl

لغات نزدیک trawl

پیشنهاد بهبود معانی