(تور برای گرفتن جانوران) تورشکاری، دام، تلهی توری، تور یا دام مثل تور ماهیگیری
(در مورد تبهکاران و غیره) سازمان یا شبکهی تله اندازی، شبکهی دستگیری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The thieves were caught in a police dragnet.
دزدان در دام پلیس گرفتار شدند.
The police have widened their dragnet in their search for the killer.
پلیس در جستجوی قاتل شبکهی دستگیری خود را گسترده کرده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dragnet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dragnet