آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Chase

tʃeɪs tʃeɪs

گذشته‌ی ساده:

chased

شکل سوم:

chased

سوم‌شخص مفرد:

chases

وجه وصفی حال:

chasing

شکل جمع:

chases

معنی chase | جمله با chase

verb - intransitive verb - transitive B2

دنبال کردن، تعقیب کردن

The dog was chasing a kitten.

سگ در تعقیب بچه‌گربه‌ای بود.

The police chased the thief all the way to Qom.

مأموران پلیس دزد را تا قم دنبال کردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to chase around town

در شهر سگ دو زدن

verb - intransitive

دویدن (به این‌طرف و آن‌طرف)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

I heard the children laughing and chasing around the garden.

صدای خنده‌ی بچه‌ها را شنیدم که در باغ این‌طرف و آن‌طرف می‌دویدند.

The students were chasing up and down the hallways before class.

دانش‌آموزان قبل‌از کلاس در راهروها بالا و پایین می‌دویدند.

verb - transitive C2

دنبال کردن، پیگیری کردن، در جست‌وجوی چیزی بودن، تلاش کردن برای به‌ دست آوردن، تعقیب کردن (به‌صورت استعاری)

He spent years chasing success in the music industry.

او سال‌ها در پی موفقیت در صنعت موسیقی بود.

She never stopped chasing her dream of becoming a doctor.

او هیچ‌وقت دست از دنبال کردن رؤیای پزشک شدن برنداشت.

verb - intransitive verb - transitive

دنبال کسی رفتن، تلاش کردن برای به دست آوردن دل کسی، پیله کردن (برای رابطه)

The movie shows a young man chasing a girl who doesn’t notice him.

فیلم، جوانی را نشان می‌دهد که دنبال دختری می‌رود که اصلاً متوجه او نمی‌شود.

Peyman kept chasing her with flowers and gifts.

پیمان مدام با گل‌ها و هدیه‌ها در تلاش برای به دست آوردن دل او بود.

verb - transitive B2

فراری دادن، دنبال کردن (برای راندن)

The dog chased away the birds.

سگ، پرنده‌ها را فراری داد.

The guard chased the intruders from the building.

نگهبان، مزاحمان را از ساختمان بیرون راند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I chased off the dog.

من سگ را چخ کردم.

noun countable

تعقیب، شکار، دنبال کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

مشاهده

The thief escaped after a dramatic chase across the rooftops.

دزد، پس‌از تعقیبی تماشایی بر روی پشت‌بام‌ها فرار کرد.

The chase lasted two hours.

تعقیب دوساعت طول کشید.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He was fond of music and the chase.

او به موسیقی و شکار علاقه داشت.

noun countable

شیار، کانال، مجرا، شکاف

The old house had several chases for ventilation ducts.

خانه‌ی قدیمی چندین مجرا برای کانال‌های تهویه داشت.

Workers created a chase along the floor to hide the wiring.

کارگران، شیاری در طول کف ایجاد کردند تا سیم‌کشی را پنهان کنند.

noun countable

لوله‌ی توپ، خان توپ، دهانه‌ی توپ

Rust had damaged the inner part of the chase.

زنگ‌زدگی بخش داخلی لوله‌ی توپ را خراب کرده بود.

The cannon’s chase was carefully cleaned before firing.

لوله‌ی توپ با دقت قبل‌از شلیک تمیز شد.

noun countable

مسابقه‌ی اسب‌دوانی (در دشت یا صحرا)

He won the chase despite the muddy and difficult conditions.

او باوجود شرایط گل‌آلود و سخت، در مسابقه‌ی اسب‌دوانی پیروز شد.

Riders from all over the country joined the traditional chase.

سوارکارانی از سراسر کشور در مسابقه‌ی سنتی شرکت کردند.

noun countable

شکارگاه، زمین شکار، مرتع شکار

The ancient chase has now become a national park.

شکارگاه باستانی اکنون به پارک ملی تبدیل شده است.

The chase was protected by guards to prevent poaching.

شکارگاه توسط نگهبانان محافظت می‌شد تا از شکار غیرقانونی جلوگیری شود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد chase

  1. noun pursuit
    Antonyms:

Phrasal verbs

chase up

(انگلیس) 1- مرتب یادآوری کردن، پاپی شدن 2- کاوش کردن

Collocations

chase fame and fortune

دنبال شهرت و ثروت رفتن

Idioms

give chase

تعقیب کردن، دنبال رفتن

wild-goose chase

جست‌وجوی بی‌سرانجام، جست‌وجوی بیهوده، به دنبال نخود سیاه بودن، تعاقب عبث

lead (someone) a merry chase

(کسی) را دنبال نخود سیاه فرستادن

a wild goose chase

آب در هاون کوبیدن، کار بی‌فایده، کار عبث و بیهوده، دنبال نخودسیاه بودن

lead someone a merry chase (or dance)

با فریب کسی را به کار بیهوده‌ای گماردن، دنبال نخود سیاه فرستادن

سوال‌های رایج chase

گذشته‌ی ساده chase چی میشه؟

گذشته‌ی ساده chase در زبان انگلیسی chased است.

شکل سوم chase چی میشه؟

شکل سوم chase در زبان انگلیسی chased است.

شکل جمع chase چی میشه؟

شکل جمع chase در زبان انگلیسی chases است.

وجه وصفی حال chase چی میشه؟

وجه وصفی حال chase در زبان انگلیسی chasing است.

سوم‌شخص مفرد chase چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد chase در زبان انگلیسی chases است.

ارجاع به لغت chase

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chase» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chase

لغات نزدیک chase

پیشنهاد بهبود معانی