گذشتهی ساده:
shaggedشکل سوم:
shaggedسومشخص مفرد:
shagsوجه وصفی حال:
shaggingشکل جمع:
shagsانگلیسی بریتانیایی ناپسند گاییدن، ترتیب کسی را دادن، سکس داشتن
They left the bar together, eager to shag in the hidden alley.
با هم بار را ترک کردند و مشتاق بودند که در کوچهی مخفی سکس کنند.
They snuck off to shag in the garden.
آنها یواشکی رفتند تا در باغ سکس کنند.
انگلیسی آمریکایی ورزش (در بیسبال) دنبال گوی پرتابشده رفتن و آن را گرفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
During practice, they took turns shagging balls near the fence.
در طول تمرین، آنها بهنوبت دنبال توپهای نزدیک به حصار میرفتند.
The coach asked the players to shag the balls after batting practice.
مربی از بازیکنان خواست که پساز تمرین ضربه زدن، توپها را بگیرند.
پشمالو، با پشم بلند
The shag carpet felt soft and luxurious under my feet.
فرش پشم بلند زیر پایم نرم و اعیانی بود.
I love the cozy vibe of the shag rug in the living room.
من عاشق حس دنج قالیچهی پشمالو در اتاق نشیمن هستم.
انگلیسی بریتانیایی ناپسند گایش، سکس
He boasted about his latest shag at the pub last night.
او دیشب در میخانه به آخرین گایش خود افتخار کرد.
After party, they stumbled home together for a quick shag.
بعداز مهمانی، آنها با هم به خانه رفتند تا سریعاً سکس کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shag» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shag