امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shag

ʃæɡ ʃæɡ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    shagged
  • شکل سوم:

    shagged
  • سوم‌شخص مفرد:

    shags
  • وجه وصفی حال:

    shagging
  • شکل جمع:

    shags

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive
انگلیسی بریتانیایی ناپسند گاییدن، ترتیب کسی را دادن، سکس داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- They left the bar together, eager to shag in the hidden alley.
- با هم بار را ترک کردند و مشتاق بودند که در کوچه‌ی مخفی سکس کنند.
- They snuck off to shag in the garden.
- آن‌ها یواشکی رفتند تا در باغ سکس کنند.
verb - intransitive verb - transitive
انگلیسی آمریکایی ورزش (در بیسبال) دنبال گوی پرتاب‌شده رفتن و آن را گرفتن
- During practice, they took turns shagging balls near the fence.
- در طول تمرین، آن‌ها به‌نوبت دنبال توپ‌های نزدیک به حصار می‌رفتند.
- The coach asked the players to shag the balls after batting practice.
- مربی از بازیکنان خواست که پس‌از تمرین ضربه زدن، توپ‌ها را بگیرند.
adjective
پشمالو، با پشم بلند
- The shag carpet felt soft and luxurious under my feet.
- فرش پشم بلند زیر پایم نرم و اعیانی بود.
- I love the cozy vibe of the shag rug in the living room.
- من عاشق حس دنج قالیچه‌ی پشمالو در اتاق نشیمن هستم.
noun countable
انگلیسی بریتانیایی ناپسند گایش، سکس
- He boasted about his latest shag at the pub last night.
- او دیشب در میخانه به آخرین گایش خود افتخار کرد.
- After party, they stumbled home together for a quick shag.
- بعداز مهمانی، آن‌ها با هم به خانه رفتند تا سریعاً سکس کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shag

  1. noun Slang for sexual intercourse
    Synonyms:
    screw screwing ass nooky nookie piece-of-ass piece-of-tail roll in the hay shtup

ارجاع به لغت shag

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shag

لغات نزدیک shag

پیشنهاد بهبود معانی