فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Shag

ʃæɡ ʃæɡ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    shagged
  • شکل سوم:

    shagged
  • سوم شخص مفرد:

    shags
  • وجه وصفی حال:

    shagging
  • شکل جمع:

    shags

معنی و نمونه‌جمله

  • noun verb - transitive adverb
    موی زبر، موی کرک شده، موی درهم‌و‌برهم، توتون زبر،پارچه مویی زبر، آویزان بودن، درهم‌وبرهم ساختن، پرموساختن، خشن ساختن، تکان دادن، لرزاندن
    • - the shag of a woolly dog
    • - موی ژولیده‌ی یک سگ پشمالو
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد shag

  1. noun Slang for sexual intercourse
    Synonyms: screw, screwing, ass, nooky, nookie, piece-of-ass, piece-of-tail, roll in the hay, shtup

ارجاع به لغت shag

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shag

لغات نزدیک shag

پیشنهاد بهبود معانی