گذشتهی ساده:
followedشکل سوم:
followedسومشخص مفرد:
followsوجه وصفی حال:
followingپیروی کردن، تبعیت کردن، تعقیب کردن، دنبال چیزی را گرفتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
Disease often follows malnutrition.
بیماری اغلب از سوء تغذیه ناشی میشود.
to follow international politics
به سیاست بینالمللی توجه داشتن
to follow an idea
از آرمانی پیروی کردن
He never followed my advice.
او هرگز به پند من عمل نکرد.
to follow the rules
از قواعد پیروی کردن
Please follow me.
لطفاً دنبال من بیایید.
He followed a carpenter's trade.
او حرفهی نجاری را پیش گرفت.
to follow praise with blame
پس از تعریف تکذیب کردن
to follow the enemy
دشمن را تعقیب کردن
Monroe followed Madison as president.
مونرو پس از مدیسون رئیسجمهور شد.
Follow this street until you get to the red light.
این خیابان را ادامه بده تا به چراغ قرمز برسی.
درک کردن، فهمیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Do you follow me?
(منظورم را) میفهمی؟
فرا گرفتن، همراهی کردن، همراه بودن با، با دقت دنبال کردن
to follow a conversation intently
بادقت به مکالمهای گوش فرادادن
He follows up his exercise with a cold shower.
او ورزش خود را با یک دوش سرد تکمیل میکند.
در پی داشتن، دنبال کردن، طرفدار بودن، مطیع شدن، اطاعت کرد
Motorcyclists were following his car.
موتورسیکلتسواران ماشین او را مشایعت میکردند.
Drive ahead and I'll follow you.
تو از جلو بران و من دنبالت میآیم.
His death followed his wife's (death) by ten months.
مرگ او ده ماه پس از مرگ زنش رخ داد.
The police followed the spy everywhere.
پلیس همهجا در تعقیب آن جاسوس بود.
He followed the teachings of Christ.
او تعلیمات عیسی را سرمشق خود کرد.
استنباط شدن
She neither came nor called; it follows that she is not interested.
او نه آمد و نه تلفن زد؛ بنابراین علاقهای ندارد.
استنباط، متابعت، درک، جانشین، متعاقب، تعقیب، نتیجه
به انجام رساندن، به طور کامل انجام دادن، به اتمام رساندن
تا آخر دنبال کردن، به انجام رساندن، ادامه دادن و به پایان رساندن، تا رسیدن به نتیجه دنبال کردن (کار و فکر و غیره)، عمل کردن، وفا کردن (وعده و غیره)
پیگیری کردن، دنبال کردن
به قرار ذیل، چنین (است)، بدین قرار (است)
منطقی است که، (چنین) میتوان نتیجه گرفت (که)، بنابراین، پس
کلمهی «Follow» در زبان فارسی به «دنبال کردن» ترجمه میشود.
واژهی دنبال کردن به معنای حرکت یا اقدام پیدرپی به سمت چیزی یا کسی است. این عمل میتواند به صورت فیزیکی، یعنی حرکت پشت سر یک فرد یا شیء، یا به صورت مجازی، مانند دنبال کردن اخبار، افراد در شبکههای اجتماعی یا روندهای مختلف باشد. مفهوم follow گستردگی زیادی دارد و در زمینههای مختلف زندگی کاربردهای متنوعی دارد.
در زندگی روزمره، دنبال کردن ممکن است به معنای همراه شدن با کسی در مسیر حرکت، پیروی از یک دستورالعمل یا رعایت یک قانون باشد. این نوع دنبال کردن نشاندهندهی پیروی و توجه به یک موضوع مشخص است که در بسیاری از شرایط باعث ایجاد نظم و هماهنگی میشود.
در شبکههای اجتماعی، follow به معنای دنبال کردن حساب کاربری افراد، برندها یا صفحات مختلف است. این کار باعث میشود که فرد بهروزرسانیها، پستها و فعالیتهای آنها را در صفحهی خود مشاهده کند و در جریان اخبار و مطالب جدید قرار بگیرد. دنبال کردن در این فضا نقش مهمی در ارتباطات مجازی و افزایش تعاملات دارد.
در آموزش و یادگیری، follow میتواند به معنای پیروی از یک روش، دستورالعمل یا مسیر مشخص باشد. دانشآموزان و دانشجویان با دنبال کردن برنامههای آموزشی و منابع علمی، به کسب دانش و پیشرفت در زمینههای مختلف میپردازند. این نوع دنبال کردن باعث ایجاد نظم و هدفمندی در فرآیند یادگیری میشود.
همچنین، در محیطهای کاری و سازمانی، دنبال کردن به معنای رعایت سیاستها، پروتکلها و فرآیندهای کاری است که موجب هماهنگی بین اعضای تیم و پیشبرد اهداف سازمان میشود. افراد با دنبال کردن مسیر مشخص، کارآمدتر و موثرتر عمل میکنند.
کلمهی follow یا دنبال کردن، نشاندهندهی فرآیندی است که در آن فرد یا گروهی به صورت مستمر و هدفمند به سمت یک موضوع یا فرد حرکت میکند یا از آن پیروی میکند. این واژه اهمیت زیادی در ایجاد ارتباط، یادگیری و هماهنگی در زندگی روزمره و فضای مجازی دارد.
گذشتهی ساده follow در زبان انگلیسی followed است.
شکل سوم follow در زبان انگلیسی followed است.
وجه وصفی حال follow در زبان انگلیسی following است.
سومشخص مفرد follow در زبان انگلیسی follows است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «follow» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/follow