آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Accompany

    əˈkʌmpni əˈkʌmpni

    گذشته‌ی ساده:

    accompanied

    شکل سوم:

    accompanied

    سوم‌شخص مفرد:

    accompanies

    وجه وصفی حال:

    accompanying

    معنی accompany | جمله با accompany

    verb - transitive B1

    همراهی کردن، همراه بودن (با)، سرگرم بودن (با)، مصاحبت کردن، ضمیمه کردن، جفت کردن، توأم کردن

    He accompanied me to Ahwaz.

    او تا اهواز مرا همراهی کرد.

    to accompany words with deeds

    حرف را با عمل توأم کردن

    verb - intransitive

    (موسیقی) هم‌نوازی کردن، هماهنگ شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    He sang and she accompanied him on the piano.

    مرد می‌خواند و زن با پیانو او را همراهی می‌کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد accompany

    1. verb go or be with something
      Synonyms:
      go along follow attend escort guide lead guard keep company associate with hang out come along take out date shadow dog stick to chaperon conduct convey consort usher hang around with tag along string along squire look after show around show about draft drag tailgate shlep along spook
      Antonyms:
      leave abandon desert withdraw
    1. verb occur with something
      Synonyms:
      coexist go together come with follow add complete join with append supplement belong to characterize co-occur coincide with happen with appear with occur with be connected take place with

    سوال‌های رایج accompany

    گذشته‌ی ساده accompany چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده accompany در زبان انگلیسی accompanied است.

    شکل سوم accompany چی میشه؟

    شکل سوم accompany در زبان انگلیسی accompanied است.

    وجه وصفی حال accompany چی میشه؟

    وجه وصفی حال accompany در زبان انگلیسی accompanying است.

    سوم‌شخص مفرد accompany چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد accompany در زبان انگلیسی accompanies است.

    ارجاع به لغت accompany

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «accompany» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/accompany

    لغات نزدیک accompany

    • - accompaniment
    • - accompanist
    • - accompany
    • - accomplice
    • - accomplish
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.