گذشتهی ساده:
datedشکل سوم:
datedسومشخص مفرد:
datesوجه وصفی حال:
datingشکل جمع:
datesمخفف این لغت در حالت عامیانه D8 است.
تقویم تاریخ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
The date of the letter was not legible.
تاریخ نامه خوانا نبود.
The expiry date for this coupon is December 2024.
تاریخ انقضای این کوپن، دسامبر ۲۰۲۴ است.
What is the date on this coin?
تاریخ این سکه چیست؟ این سکه کی ضرب شده؟
Do you remember the date of her arrival?
آیا تاریخ ورود او را به یاد داری؟
date of birth
تاریخ تولد
What's the date today?
امروز چه تاریخی است؟ تاریخ امروز چیست؟
His dates were engraved on his tombstone.
تاریخ زاد و مرگش را روی سنگ قبرش کنده بودند.
قرار (معمولاً عاشقانه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He has never been out on a date with a girl.
او هرگز با دختری سر قرار نرفته است.
I had a dinner date.
من قرار شام داشتم.
انگلیسی آمریکایی دوستپسر، دوستدختر، یار، همراه
Who was your date last night?
دیشب با کدام دختر قرار داشتی؟
Are you bringing a date to the wedding?
آیا برای عروسی همراه میآوری؟
اجرا
The singer announced a 20-date concert tour across the country.
خواننده، تور کنسرت بیستاجرایی خود را در سراسر کشور اعلام کرد.
Their theater group has a 10-date schedule for this month.
گروه تئاتر آنها برنامهی دهاجرایی برای این ماه دارند.
خرما
I bought a box of dates from the market.
من جعبهی خرمایی از بازار خریدم.
Dates are a great source of energy.
خرما منبع خوبی از انرژی است.
تاریخ گذاشتن، تاریخ زدن
She dated and signed the check.
او چک را تاریخگذاری و امضا کرد.
Please date the document before submitting it.
لطفاً قبلاز ارسال سند، آن را تاریخ بزنید.
تاریخ چیزی را تعیین کردن، قدمت چیزی را مشخص کردن
They have not been able to date these old jugs yet.
هنوز نتوانستهاند قدمت این کوزههای قدیمی را تعیین کنند.
Experts date the painting back to the 18th century.
کارشناسان تاریخ این نقاشی را به قرن هجدهم نسبت میدهند.
The jeweler dated the ring at 1920.
جواهرساز، تاریخ ساخت این حلقه را سال ۱۹۲۰ تعیین کرد.
قرار گذاشتن (عاشقانه)
He dated her for six months, then married her.
شش ماه با او قرار گذاشت و سپس با او ازدواج کرد.
They decided to date after meeting at the party.
آنها پس از ملاقات در مهمانی تصمیم به قرار گذاشتن گرفتند.
قدیمی شدن، منسوخ شدن، از مد افتادن
The style of that dress has dated quickly.
مدل آن لباس، بهسرعت از مد افتاده است.
His jokes seem to have dated over the years.
به نظر میرسد جوکهای او در طول سالها قدیمی شدهاند.
قدمت داشتن، عمر کردن
The style of this dress dates it to the 1980s.
سبک این لباس نشان میدهد که مربوط به دههی ۱۹۸۰ است.
The handwriting in this book dates it to the 18th century.
دستخط موجود در این کتاب نشان میدهد که قدمت آن به قرن هجدهم بر میگردد.
تا این تاریخ، تاکنون، تا حالا
کلمه "date" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد که هر یک از آنها در زمینههای متفاوتی استفاده میشوند. در زیر به بررسی این معانی، توضیحات و نکات جالب مرتبط با آن میپردازیم.
۱. تاریخ
یکی از معانی اصلی "date"، به معنای تاریخ است. این کلمه به روز، ماه و سال اشاره دارد و در بسیاری از زمینهها، از جمله ثبت وقایع، تاریخنگاری و برنامهریزی استفاده میشود. برای مثال، زمانی که میگوییم "تاریخ امروز چیست؟"، منظور ما از "date" همان تاریخ کنونی است. در این زمینه، "date" نقش مهمی در مستندات رسمی، برنامهریزی رویدادها و ثبت تاریخچهها ایفا میکند.
۲. ملاقات یا قرار ملاقات
معنی دیگر "date"، به معنای قرار ملاقات یا دیدار با کسی، بهخصوص در زمینه روابط عاشقانه است. در این زمینه، "date" به یک ملاقات اجتماعی اشاره دارد که معمولاً شامل دو نفر میشود که به منظور شناخت بیشتر یکدیگر یا گذراندن وقت با هم ملاقات میکنند. این نوع "date" میتواند شامل فعالیتهایی مانند شام خوردن، رفتن به سینما یا انجام فعالیتهای مشترک باشد.
۳. میوه خرما
در زبان انگلیسی، "date" همچنین به میوهای به نام خرما اشاره دارد. خرما میوهای شیرین و مغذی است که معمولاً در مناطق گرمسیری رشد میکند. این میوه به عنوان یک منبع غنی از قند طبیعی، فیبر و ویتامینها شناخته میشود و در بسیاری از فرهنگها به عنوان یک خوراکی سالم و خوشمزه مصرف میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «date» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/date