با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Girlfriend

ˈɡɜrːlfrend ˈɡɜːlfrend
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    girlfriends

معنی‌ها

  • noun countable A2
    دوست دختر
  • noun countable
    معشوقه
  • noun countable
    زنی که دوست زن دیگری است
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد girlfriend

  1. noun female acquaintance or romantic companion
    Synonyms: companion, confidante, date, fiancée, flame, friend, intimate, partner, soul mate, steady, sweetheart

ارجاع به لغت girlfriend

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «girlfriend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/girlfriend

لغات نزدیک girlfriend

پیشنهاد بهبود معانی