آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Girlie

ˈɡɜːrli ˈɡɜːli

توضیحات:

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: girly

معنی girlie | جمله با girlie

adjective informal

دخترونه

girlie voice

صدای دخترونه

She was wearing girly dress.

لباس دخترونه پوشیده بود.

noun countable informal

دختر، دخترک، زن جوان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The girlie was wearing a bright pink dress.

اون دختر یه لباس صورتی روشن پوشیده بود.

The girly had long blonde hair and bright blue eyes.

دخترک موهای بلوند بلند و چشمان آبی روشن داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت girlie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «girlie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/girlie

لغات نزدیک girlie

پیشنهاد بهبود معانی