دوستدختر
My GF and I are going to the movies tonight.
من و دوستدخترم امشب میریم سینما.
I introduced my GF to my parents last weekend.
آخرهفتهی گذشته، دوستدخترم رو به مامان و بابام معرفی کردم.
فاقد گلوتن، بدون گلوتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
GF products
محصولات بدون گلوتن
The restaurant had a separate gluten-free menu for customers with celiac disease.
این رستوران یک منوی جداگانهی بدون گلوتن برای مشتریان مبتلا به بیماری سلیاک داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «GF» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gf