Predate

    priːˈdeɪt priːˈdeɪt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      predated

    • شکل سوم:

      predated

    • سوم‌شخص مفرد:

      predates

    • وجه وصفی حال:

      predating

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    verb - transitive
    ( antedate ) قبل از موقع به‌خصوص واقع شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Socrates predated Christ by about five-hundred years.
    - سقراط حدود پانصد سال قبل از عیسی بود.
    - to predate a check
    - چکی را به تاریخ قبل نوشتن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد predate

    1. verb To come, exist, or occur before in time
      Synonyms: precede, antecede, antedate, forego, forgo
      Antonyms: postdate
    2. verb Prey on or hunt for
      Synonyms: raven, prey
    3. verb Establish something as being earlier relative to something else
      Synonyms: antedate, foredate
      Antonyms: postdate

    لغات هم‌خانواده predate

    ارجاع به لغت predate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «predate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/predate

    لغات نزدیک predate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند