Predaceous

American: priˈdeɪʃəs British: priˈdeɪʃəs
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

این لغت در معنای دوم معمولاً به‌صورت predacious نوشته می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
شکارچی، شکارگر، طعمه‌خوار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The shark is known for its predaceous nature.
- کوسه به غریزه‌ی شکارچی خود معروف است.
- The jungle is full of predaceous animals, making survival difficult for smaller creatures.
- جنگل پر از حیوانات شکارگر است که بقا را برای موجودات کوچک‌تر دشوار می‌کند.
adjective
طمع‌کار، غارتگر، لاشخور (شخص)
- The predacious burglar broke into the store and looted all the electronic gadgets.
- سارق غارتگر وارد فروشگاه شد و تمام ابزارهای الکترونیکی را به سرقت برد.
- You're a predacious.
- تو یه لاشخوری.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد predaceous

  1. Living by or given to victimizing others for personal gain; ; - Peter S. Prescott; - W.E.Swinton
    Synonyms: predacious, predatory, raptorial

ارجاع به لغت predaceous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «predaceous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/predaceous

لغات نزدیک predaceous

پیشنهاد بهبود معانی