گذشتهی ساده:
precededشکل سوم:
precededسومشخص مفرد:
precedesوجه وصفی حال:
precedingمقدم بودن، جلوتر بودن از، اسبق بودن بر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He precedes me in rank.
او از نظر رتبه بر من مقدم است.
Peace was preceded by long negotiations.
پس از مذاکرات طولانی صلح شد.
during the days preceding his death
طی روزهای پیش از مرگ او
She preceded her speech with thanks to the host.
قبل از نطقش از میزبان تشکر کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «precede» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/precede