فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Precedency

معنی

noun

( precedence ) پیشی، اولویت، حق تقدم، امتیاز، سابقه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد precedency

  1. noun the act, condition, or right of preceding
    Synonyms:
    priority precedence right of way antecedence anteriority antecedency precession
  1. noun status established in order of importance or urgency
    Synonyms:
    priority precedence
    Antonyms:
    posteriority

ارجاع به لغت precedency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «precedency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/precedency

لغات نزدیک precedency

پیشنهاد بهبود معانی