فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Precession

priˈseʃn̩ prɪˈseʃn̩

معنی و نمونه‌جمله

noun

پیشروی، سبقت، تقدم، تغییر جهت محور جسم گردند (مثل فرفره)، انحراف مسیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

an airplane's precession force

نیروی تقدیمی هواپیما

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد precession

  1. noun the act of preceding in time or order or rank (as in a ceremony)
    Synonyms:
    precedence precedency

ارجاع به لغت precession

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «precession» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/precession

لغات نزدیک precession

پیشنهاد بهبود معانی