شکل جمع:
prioritiesاولویت، تقدم
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
School building is our top priority.
احداث مدرسه بالاترین اولویت ما است.
The priority of education is undeniable.
تقدم آموزشوپرورش انکارناپذیر است.
برتری، تفوق، ارجحیت (در رتبه و مقام و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In this matter I have priority over you.
در این مورد من بر شما برتری دارم.
The president of the company has priority over all employees in the organization.
رئیس شرکت بر تمامی کارکنان سازمان ارجحیت دارد.
حق تقدم
Women and children have priority.
زنها و کودکان حق تقدم دارند.
The elderly and vulnerable populations should be given priority when distributing limited vaccine doses.
هنگام توزیع دوزهای محدود واکسن باید به سالمندان و جمعیتهای آسیبپذیر حق تقدم داده شود.
get one's priorities right (or wrong)
در تعیین اولویتهای خود خطا نکردن (یا کردن)
اولویت دادن (به)، سزاوارتر شمردن
take priority (over something)
(نسبت به چیزی دیگر) سزاوارتر بودن، اولویت داشتن، ارجح بودن، سزیدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «priority» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/priority