فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Antecedence

ˌæntɪˈsiːdns ˌæntɪˈsiːdns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
تقدم، پیشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun
پیشی، پیشروی، تقدم، سبقت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد antecedence

  1. noun the act, condition, or right of preceding
    Synonyms:
    priority precedence right of way precedency anteriority antecedency

ارجاع به لغت antecedence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «antecedence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/antecedence

لغات نزدیک antecedence

پیشنهاد بهبود معانی