فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Outrank

aʊtˈræŋk aʊtˈræŋk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • verb - transitive
    برتر بودن، رتبه بالاتر داشتن
    • - A colonel outranks a captain.
    • - یک سرهنگ، مافوق یک سروان است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد outrank

  1. verb Take precedence or surpass others in rank
    Synonyms: rank above, excel, rank, rival

ارجاع به لغت outrank

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outrank» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outrank

لغات نزدیک outrank

پیشنهاد بهبود معانی