آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ خرداد ۱۴۰۳

    Outreach

    ˈaʊtriːtʃ ˈaʊtriːtʃ

    گذشته‌ی ساده:

    outreached

    شکل سوم:

    outreached

    سوم‌شخص مفرد:

    outreaches

    وجه وصفی حال:

    outreaching

    شکل جمع:

    outreachs

    معنی outreach | جمله با outreach

    noun uncountable

    سرویس‌رسانی، کمک‌رسانی، خدمات‌رسانی، امدادرسانی، اطلاع‌رسانی

    Our school's outreach team visited local libraries to promote literacy among children in the community.

    تیم اطلاع‌رسانی مدرسه‌ی ما از کتابخانه‌های محلی برای ترویج سوادآموزی در بین کودکان جامعه بازدید کرد.

    The church's outreach ministry focused on assisting homeless individuals in finding shelter and resources.

    وزارت امدادرسانی‌ کلیسا بر کمک به افراد بی‌خانمان در یافتن سرپناه و راه‌حل‌ها متمرکز بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    an outreach program

    برنامه‌ی اطلاع‌رسانی

    adjective

    خدماتی، کمکی، امدادی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The outreach medical team provided crucial services to homebound patients.

    تیم پزشکی امدادی خدمات مهمی را به بیماران بستری در خانه ارائه کرد.

    The mobile clinic served as an outreach service, offering healthcare to underserved populations.

    کلینیک سیار به‌عنوان یک سرویس خدماتی عمل می‌کرد و خدمات بهداشتی را به جمعیت‌های تحت پوشش ارائه می‌داد.

    verb - intransitive verb - transitive

    فراتر رفتن، پیشی گرفتن، جلوتر رفتن

    The company's marketing team is working hard to outreach their competitors.

    تیم بازاریابی این شرکت سخت در تلاش است تا از رقبای خود جلوتر رود.

    The company is working on outreaching to new markets to expand their business.

    این شرکت در‌حال کار بر روی پیشی گرفتن به بازارهای جدید برای گسترش تجارت خود است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد outreach

    1. verb
      Synonyms:
      excel surpass predominate

    سوال‌های رایج outreach

    گذشته‌ی ساده outreach چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده outreach در زبان انگلیسی outreached است.

    شکل سوم outreach چی میشه؟

    شکل سوم outreach در زبان انگلیسی outreached است.

    شکل جمع outreach چی میشه؟

    شکل جمع outreach در زبان انگلیسی outreachs است.

    وجه وصفی حال outreach چی میشه؟

    وجه وصفی حال outreach در زبان انگلیسی outreaching است.

    سوم‌شخص مفرد outreach چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد outreach در زبان انگلیسی outreaches است.

    ارجاع به لغت outreach

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «outreach» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outreach

    لغات نزدیک outreach

    • - outrank
    • - outre
    • - outreach
    • - outrebound
    • - outride
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.