Outreach

ˈaʊtriːtʃ ˈaʊtriːtʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    outreached
  • شکل سوم:

    outreached
  • سوم‌شخص مفرد:

    outreaches
  • وجه وصفی حال:

    outreaching
  • شکل جمع:

    outreachs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
سرویس‌رسانی، کمک‌رسانی، خدمات‌رسانی، امدادرسانی، اطلاع‌رسانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Our school's outreach team visited local libraries to promote literacy among children in the community.
- تیم اطلاع‌رسانی مدرسه‌ی ما از کتابخانه‌های محلی برای ترویج سوادآموزی در بین کودکان جامعه بازدید کرد.
- The church's outreach ministry focused on assisting homeless individuals in finding shelter and resources.
- وزارت امدادرسانی‌ کلیسا بر کمک به افراد بی‌خانمان در یافتن سرپناه و راه‌حل‌ها متمرکز بود.
- an outreach program
- برنامه‌ی اطلاع‌رسانی
adjective
خدماتی، کمکی، امدادی
- The outreach medical team provided crucial services to homebound patients.
- تیم پزشکی امدادی خدمات مهمی را به بیماران بستری در خانه ارائه کرد.
- The mobile clinic served as an outreach service, offering healthcare to underserved populations.
- کلینیک سیار به‌عنوان یک سرویس خدماتی عمل می‌کرد و خدمات بهداشتی را به جمعیت‌های تحت پوشش ارائه می‌داد.
verb - intransitive verb - transitive
فراتر رفتن، پیشی گرفتن، جلوتر رفتن
- The company's marketing team is working hard to outreach their competitors.
- تیم بازاریابی این شرکت سخت در تلاش است تا از رقبای خود جلوتر رود.
- The company is working on outreaching to new markets to expand their business.
- این شرکت در‌حال کار بر روی پیشی گرفتن به بازارهای جدید برای گسترش تجارت خود است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outreach

  1. verb
    Synonyms: excel, predominate, surpass

ارجاع به لغت outreach

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outreach» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outreach

لغات نزدیک outreach

پیشنهاد بهبود معانی